تو اوج خوشبختی بودم اما یهو رسیدم به فلاکت
هیچ کاری ازم برنیومدجز اینکه بیوفتم بپای ندامت
افسوسو حسرت تو دلم موند که چرا تورو خواستم
کاش از اول میدونستم میریو میوفتم به پای باختن
دلم دلگیره از تو ازتویی که منو ول کردی
از تویی که گفتی میخوامت ولی باورم نکردی
اشک تو چشام جاری شد مثل آب رودخونه
دارو ندارم از بین رفت حالا کی میخواد بامن بمونه
این همه بد اوردم تو دنیا که ته بدبیاریه
آخرش تنها موندنو دل تو هوای گریه زاریه
دیگه تو دنیا کسیو ندارم مگه اینکه غصه همدمم شه
جز آرزوهای باخته کی میخواد دیگه تو دریای گریه قایقم شه
کاش یکی درکم کنه کمک کنه از این حس خالی شم
من غصه نمیخوام میخوام با تو عاشق رویای خیالی شم
C†?êmê§ |